فریاد بی آوا
صدای گام های سبزباران است اینجا می رسند ازراه اینکتشنه جانی چند دامن از کویرآورده گردآلودنفسهاشان سراب آغشته سوزانگامهاخشک وغباراندوهاینجامی رسندازراه اینکمردماني دردپرورپیکرآلودهنشاط از چهره هاشان رخت بربستهقلبهاپیروترک خوردهنه درقاموس لبهاشان تبسم نقش می بنددنه تنها قطره اشکی میزندازخشکرودچشمهابیرون......خداوندا....ندانم می رسدفریادمن تاابر....تاگردون صدای گامهای سبزباران است