مثل درخت در شب باران

Sunday, May 13, 2007

راز حقیقت


زمستان سرد و بی روح

شلاق می زند بر ذهن مان

و

دل ها ، خسته از بیداد زمان

،محبوس در قفس سینه مان

،تابوتی ست مرگ

.در حکم بسترش بر قامت زندگی

سنگین بر دوش می کشیم

و

،سخت گام می نهیم بر راه سنگلاخ حقیقت

.شاید که دریچه ای به روی مان گشوده شود

!اما افسوس

که حقیقت را بر دوش داریم

و

!خود از آن بی خبر
«عكس توسط خودم »

11 comment(s):

روز ما هم فرا خواهد رسید
آن روز که گیلاسها را آویزه گوش کنیم
و قدم برداریم در ساحل زیبای خوشبختی

By Blogger حميـرا, at 10:35 AM  

و حقيقت چنان تلخ و شکننده بود
که تلاش از پي دريافتنش بيهوده بود

By Anonymous Anonymous, at 12:45 AM  

بسيار زيبا بود دوست خوبم به ان اميد كه به ارزوهاي بزرگ و كوچكت برسي...

By Anonymous Anonymous, at 5:20 PM  

پر از درد دیدم دل پارسا/که اندر جهان دیو بود پادشاه. آرش جان امید وارم موفق و پیروز باشی

By Anonymous Anonymous, at 8:35 AM  

قلمروواقعي دردرون ماست وبايدسلطان درون خويشتن باشي

By Anonymous Anonymous, at 1:09 PM  

منتظرم...

By Anonymous Anonymous, at 1:12 PM  

راستي وبلاگت خيلي قشنگه

By Anonymous Anonymous, at 1:15 PM  

راستي لينكت كردم شماچطور

By Anonymous Anonymous, at 1:35 PM  

http://www.birtak.com/music/mp3/sonnati/10/50_10_03.MP3

By Anonymous Anonymous, at 4:32 PM  

بد نیست بما هم سری بزنی

By Anonymous Anonymous, at 6:19 AM  

سلام من یه تعدادی از نوشته هاتونو خوندم قشنگ بودن
احساس عجیبی توشون هست ولی به نظر می رسه کسی که نوشتتشون قلب آرومی داره ...

By Anonymous Anonymous, at 9:12 AM  

Post a comment

<< Home