مثل درخت در شب باران

Sunday, February 12, 2006

آری دوستان من، نیاکان ما را کشتند
.و به غلامی و
کنیزی بردند
خانه هامان را سوختند
.و کتاب هایمان را به آتش کشیدند

و گورستانی چندان بی مرز شیار کردند

که بازمانده گان را

هنوز از چشم خونابه روان است.

ای مزدا به کدام خاک روي آورم؟

به کجا رفته و پناه جويم؟


و تگرگ بر کشتزارهایمان بارید و
گندم هایمان را کشت.

ما مستانه فریاد می زدیم:

زنده باد تگرگ.

مرگ بر گندم

کدام مردمی را می شناسید که قاتلان نیاکان خود راپرستش کنند


آری دوستان من،

نیاکان ما را کشتند و به غلامی وکنیزی بردند.

خانه هامان را سوختند
و کتاب هایمان را به آتش کشیدند.


و گورستانی چندان بی مرز شیار کردند


که بازمانده گان را

هنوز از چشم خونابه روان است.

ای مزدا به کدام خاک روي آورم؟


به کجا رفته و پناه جويم؟و تگرگ بر
کشتزارهایمان بارید و گندم هایمان را کشت.


ما مستانه فریاد می زدیم:

زنده باد تگرگ.مرگ بر گندم

کدام مردمی را می شناسید که قاتلان
نیاکان خود را پرستش کنند؟

0 comment(s):

Post a comment

<< Home