اينجا را غباری گرفته است ...پنجره ها نمی خندند..من اينجا زمستان طولانی و سخت در پيش روخواهم داشت..زمستانی که هرگز از ياد نخواهد رفت،و تو چون دستهای من چون انديشه های سوگوار اين روزهای تلخو چون تمام يادها...از من جدا نخواهی شد!و من ديگر برای تو از نهايت ، سخن نخواهم گفت...که چه سوگوارانه است تمام پايان ها
0 comment(s):
Post a comment
<< Home